سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

طلا همین خاک است  !

بخش دوم

وقتى از پروفسور مجیدزاده درباره آرزوهایش سؤال مى کنیم، مى گوید: «آرزویم این است که بتوانم یکى دو جلد کتاب راجع به ایران بنویسم. چون که نوشتن در زمینه باستان شناسى  پیش از تاریخ ایران خیلى مشکل است.» او معتقد است اطلاعات ما درباره پیش از تاریخ ایران بسیار اندک و پراکنده است. مى گوید: «دلم مى خواهد پیش از تاریخ ایران را - جدا از کار فنى باستان شناسى - بازسازى کنم. مى خواهم ببینم که آن فرهنگ چه نقشى در ساختار جوامع داشته و چه کارهایى کرده است. آرزویم این است که روزى بتوانم چنین کارى را انجام دهم و صد البته جنبه هنرى کار را نیز بیشتر مورد توجه قرار خواهم داد.» 

از کارهاى جالب پروفسور مجیدزاده این است که پس از موفقیت در هر پروژه اى، آن را با مردم منطقه درمیان مى گذارد و از آموزش و پرورش منطقه مى خواهد تا دانش آموزان را در جریان مطالعاتش قرار دهد. یکى از کارهاى به یادماندنى و پراهمیت او شناسایى آثار باستانى تپه «ازبکى» است. او توانست پس از پنج فصل از کار کاوش در این مجموعه چنان شور و شوقى در میان مردم به وجود آورد که مورد استقبال تمام مردم منطقه قرار گیرد.

در این باره مى گوید: «وقتى تصمیم گرفتم که به تپه ازبکى بروم، به آقاى مهندس بهشتى گفتم که ما مى خواهیم مردم را در جریان کارمان بگذاریم و آقاى مهندس بهشتى گفتند یکى از هدفهاى سازمان نیز همین مسأله است. رفتم پیش امام جمعه، گفتم حاج آقا ما اینجا را حفارى مى کنیم، حفارى درباره گذشته مملکتمان است. لطفاً خودتان بیایید و در نماز جمعه به مردم بگویید بیایند از کارمان بازدید کنند. بعد رفتم پیش فرماندار و گفتم خواهش مى کنم در جلسات خود به رؤساى ادارات بگویید خودشان و کارمندانشان براى بازدید به تپه ازبکى بیایند. بعد به شهردار گفتم، به شوراى شهر گفتم و از رئیس آموزش و پرورش خواستم با برنامه، دانش آموزان را بیاورند. دو سالى ما را جدى نگرفتند، البته براى بازدید مى آمدند و ما هم همه درها را باز گذاشته بودیم.» و همین امر نتایج شگرفى داشت. این پیگیرى دکتر باعث شد تا رفته رفته مردم با پروفسور صمیمى شوند.

مى گوید: «یک روز برنامه عجیبى را طراحى کردم. به مردمى که آمده بودند، گفتم باید آنقدر بمانید تا این نقطه را حفارى کنیم، چون در این جا طلا وجود دارد. هر کس که بماند، از این طلا سهم خواهد داشت. لحظه به لحظه مردم دور تپه جمع شدند و یک لحظه دیدم دور تراشه پر از مردم است. به همکارانم گفتم تا مى توانید کار را کش بدهید. من هم در این لحظات از این مراسم عکسبردارى کردم. بالاخره کوزه اى را از دل خاک بیرون آوردیم. کوزه را دستم گرفتم و گفتم چه کسى زودتر از همه سر تپه آمده است. دهها نفر دستشان را بلند کردند، گفتم اینطورى نمى شود و نهایتاً یک نفر را انتخاب کردم و گفتم از سر تپه بیا پایین و سهمت را بگیر. نمى دانید چه حالى داشت طفلک. کف دو دستانش را به سمت کوزه گرفت و من خاک کوزه را توى دستش خالى کردم. همه مات و مبهوت مانده بودند که این دیگر چه ماجرایى است. من به آنها گفتم طلا همین خاک است. این خاک براى ما طلاست. قدر این خاک را بدانید.»

و این چنین بود که پس از سه فصل کاوش، اداره آموزش و پرورش گروه گروه دانش آموز را براى بازدید به سراغ تیم کاوشگرى پروفسور مجیدزاده مى فرستاد و باعث آشتى مردم با خاک خود مى گردد. پروفسور مجیدزاده هم اکنون ساکن فرانسه است و همه ساله شهریورماه به ایران بازمى گردد و سراغ ادامه کارش در تپه ازبکى مى رود و ماه هاى سرد سال را به کاوش در جنوب ایران مى پردازد. او تنها باستان شناسى است که در ایران و در شهر جیرفت به پاس خدماتش براى شناساندن این شهر باستانى به دنیا، میدانى را به نامش کرده اند.

درباره پروفسور یوسف مجیدزاده

متولد 1315 خورشیدی تبریز. اخذ مدرک لیسانس باستان شناسى از گروه باستان شناسی دانشگاه تهران. فوق لیسانس باستان شناسى از مؤسسه شرق شناسى دانشگاه شیکاگو. دکتراى باستان شناسى پیش از تاریخ ایران و بین النهرین از مؤسسه شرق شناسى شیکاگو آمریکا در سال 1355. مدیر گروه باستان شناسى و تاریخ هنر دانشگاه تهران 59 ـ 1357. عضو شوراى انتصابات و ترفیعات دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران 59 ـ 1357. سردبیر و بنیانگذار مجله تخصصى کندوکاو 1359. شرکت در کاوش هاى باستان شناسى تپه چغامیش در خوزستان. شرکت در کاوش هاى باستان شناسى دشت قزوین. سرپرست کاوش هاى باستان شناسى تپه قبرستان در دشت قزوین. سرپرست کاوش هاى باستان شناسى محوطه ازبکى شهرستان نظرآباد از سال 1377 تا 1382. تألیف کتاب هایى چون آغاز شهرنشینى در ایران ـ 1368. تاریخ و تمدن ایلام 1370. تاریخ و تمدن بین النهرین (تاریخ سیاسى) جلد اول 1376. تاریخ و تمدن بین النهرین (تاریخ اجتماعى ـ فرهنگى) جلد دوم، 1379. تاریخ و تمدن بین النهرین (هنر و معمارى) جلد سوم 1379. هنر ایران باستان، نوشته ایدات پرادا (ترجمه) 1356....


نوشته شده در  سه شنبه 89/11/12ساعت  11:46 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]